اذهان متمدن جامعه بشری همیشه این توقع بجا و بحق را از دولت‌ها و سیاستمداران به خصوص آنان که مدعی پیروی از تفکر دمکراسی بوده‌اند، داشته و دارد که عرصه روابط بین‌الملل، با توجه‌به جنگ‌های خونین و بی‌فرجام و تجربیات تلخ گذشته، به سمت قانونمندتر شدن، عادلانه‌تر شدن و در نهایت اخلاقی‌تر شدن حرکت کند.

با پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی در جهان، برخی از روشنفکران جهان برداشتی خوش‌بینانه یافتند که بر اساس این برداشت، ملت‌ها و حتی دولت‌ها با فضای نوین بوجود آمده و در سایه‌سار انقلابات عظیم علمی، فن‌آوری و ارتباطی بالاخره خواهند توانست ضمن تحکیم و تقویت دستاوردهای یاد شده، جهانی شکوفاتر،آزادتر و براساس تفاهم و دوستی ایجاد کنند.

اما روند اقدامات یک جانبه‌گرایی دولت آمریکا به‌خصوص پس از روی کار آمدن "جرج دبلیو بوش" و حادثه یازده سپتامبر نشانگر این واقعیت بود که این پیش‌داوری‌ها، زود و نابهنگام بوده است.

بحران افغانستان و عراق و نحوه رویکرد آمریکا نسبت به این بحران‌ها و حمله‌های خودسرانه آمریکا به این دو کشور را در واقع باید نقطه عطفی در اقدامات واشینگتن در عرصه سیاست جهانی به‌حساب آورد.

این رویکردها توسط جنگ ‌طلب ‌ترین ورادیکالترین بخشهای هیات حاکمه ایالات متحده و تنها در راستای منافع صاحبان صنایع نفتی و تسلیحاتی تدوین و اجرا شد و ثمره آن چیزی جز تناقض گویی آشکار مقام‌های آمریکایی و نیز عدول دولت‌مردان این کشور از شعارهای نخستین خود نبود.

"جیمز روبین"، دستیار سابق وزارت خارجه آمریکا در این‌باره می‌گوید:
آمریکا جنگ در افغانستان را ناتمام گذاشت و برای سرنگونی صدام حسین، به عراق رفت.

این انحراف بزرگ منابع نظامی و دیپلماتیک، نه تنها موفقیت در افغانستان را به خطر انداخت، بلکه سرآغاز فروپاشی حمایت بین‌المللی از آمریکا و احترام به این کشور بود.

روبین معتقداست که اگرچه افغانستان گامهایی به سوی دموکراسی برداشته و ناآرامی‌ها در این کشور در مقایسه با عراق ناچیز است، اما افغانستان به سختی می‌تواند "کشوری نمونه برای جهان اسلام" باشد، چیزی که "تونی بلر" و "جورج بوش " وعده آن را داده بودند. با وجود جنگ سالاران و سوداگران مواد مخدر، بعلاوه باوجود ناآرامی‌ها در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان، این کشور تبدیل به جبهه فراموش شده از نبرد با تروریسم شده است.

ژنرال "ریچار مایرز"، رییس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده نیز در گزارشی اعلام کرده است که با توجه به ادامه درگیری نظامی نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان، هرگاه این کشور جنگ دیگری را آغاز کند، پیروزی در آن طولانی تر خواهد بود و تلفات سنگینی را به همراه خواهد داشت.

ژنرال مایرز تاکید کرده است که گرچه ارتش آمریکا همچنان قابلیت ورود به عملیات نظامی جدید را دارد، اما تعهدات نظامی کنونی بر توانمندی آن تاثیر گذاشته است.

در حال حاضر، آمریکا نیروهایی متشکل از یکصد و سی هزار نفر را در افغانستان و واحدهایی در همین حدود و بیشتر در عراق دارد و بااین همه نیرو، انتظاری که آمریکایی‌ها داشته‌اند برآورده نشده است.

جالب اینکه به تازگی مضمون یک یادداشت که وزیر دفاع آمریکا در آن نظرات خود را نسبت به تردید در میزان موفقیت آمریکا در نبرد با تروریسم تصریح کرده بود فاش شده است. انتشار این یادداشت نشان می‌دهد برخلاف برخی ادعاها مبنی بر توفیق کامل آمریکا درعراق وافغانستان، آمریکا تاچه اندازه در دسترسی به اهدافش ناموفق بوده‌است.

دیدگاههای وزیر دفاع آمریکا در یادداشتی درج شده که او در آن به اظهار تردید درباره میزان پیشرفت‌های آمریکا در زمینه نبرد جهانی با گروه‌های تروریستی پرداخته بود. این اعتراف، در اصل مفاد یک یاداشت داخلی پنتاگون "وزارت دفاع آمریکا" است که به یک روزنامه درز کرده‌است.

دراین یادداشت، رامسفلد نسبت به پیشرفت کند اوضاع در عراق و افغانستان هشدار می‌دهد. "دونالد رامسفلد" وزیر دفاع آمریکا در این یادداشت، که برای شماری از افسران‌ارشد پنتاگون ارسال شده بود، از زبانی کاملا متفاوت از آنچه مقام‌های دولت بوش معمولا در میان عموم به کارمی‌گیرند استفاده کرده است.

رامسفلد نوشته است به عقیده او نیروهای ائتلافی می‌توانند نبرد عراق و افغانستان را با موفقیت به پایان برسانند، اما فرآیند پیروزی "کند " و "دشوار" خواهد بود.

مقام‌های دولت بوش در اظهارات عمومی خود می‌گویند که اوضاع در عراق به خوبی پیش می‌رود و رسانه‌ها را متهم می‌کنند درباره ناآرامی‌ها در عراق اغراق می‌کنند.

رامسفلد در یادداشت خود همچنین از نتایج ضد و نقیض نبرد با"القاعده" سخن می‌گوید. "جرج بوش" رئیس جمهوری آمریکا در سخنرانی‌های خود همواره از کشتار و دستگیری اعضای القاعده سخن می‌راند گویی این شبکه به تدریج اما به طور حتم درحال اضمحلال است.

این یادداشت در حقیقت تاییدی بر سخنان معترضانی است که گلایه دارند کاخ سفید درباره مشکلاتی که کشور با آنها روبرواست با مردم آمریکا رو راست نیست و دولت‌مردان در حالی که می‌کوشند پاره‌ای از حقایق را از مردم مخفی نگه دارند دچار تناقض گویی‌های آشکار می‌شوند.

خبرها و گزارش‌های بسیاری از ناکامی‌های ایالات متحده وجود دارد که عدم موفقیت دولت بوش را در برنامه‌هایش در عراق نشان می‌دهد.

آمریکا با ادعای مبازه با تروریسم و گسترش امنیت در منطقه وارد عراق شد، این در حالی است که به نوشته روزنامه مستقل "المنار الیوم" عراق وزیر آموزش عالی این کشور گفته است که در تابستان امسال یک هزار و ? ???استاد دانشگاه به خارج از عراق گریخته و حاضر به بازگشت به کشور نیستند.

"عبد ذیاب العجیلی" افزود: استادان دانشگاه از بیم ربوده یا کشته شدن، عراق را ترک کرده و راهی دیگر کشورها شده‌اند.

وی بااشاره به افزایش فرار استادان دانشگاه‌هااز عراق، از خالی شدن محیط دانشگاه‌ها از استادان، ابراز نگرانی کرد و گفت: روند رو به رشد فرار استادان ممکن است موجب تعطیلی برخی از رشته‌های دانشگاهی شود.

گزارش‌های رسانه‌های مستقل، هم چنین حاکی از کشتار بی‌رویه و دهشتناک مردم عراق توسط آمریکایی‌هایی است که مدعی توسعه دموکراسی و برقراری امنیت در عراق بودند.

روزنامه المنار الیوم دراین خصوص نوشت: تحقیقات جدید نشان می‌دهد که اشغالگران آمریکایی بصورت مستقیم یا غیرمستقیم در کشتار بیش از ? ???هزار شهروند عراقی دست داشته‌اند.

المنار الیوم به نقل از مجله بین‌المللی پزشکی "لانسیت" افزود: از آغاز اشغال عراق در سال ? ????به رهبری آمریکا دست‌کم ? ???هزار شهروند عراقی که اغلب از زنان و کودکان هستند، به قتل رسیده‌اند.

این روزنامه افزود: این تحقیقات که باهمکاری دانشگاههای آمریکایی "هاپکینز"، "کلمبیا" و دانشگاه "مستنصریه" بغداد انجام شده است، نشان می‌دهد که تنها یک هزار نفر در منطقه فلوجه در شمال بغداد جان خود را از دست داده‌اند.

ناآرامی و رواج خشونت به عنوان رهاورد اشغالگران آمریکایی برای عراق همچنان به عنوان بزرگترین چالش پیش روی نیروهای اشغالگر قراردارد.

تحقیقات صورت گرفته در مراکز علمی نشان می‌دهد، بیشترین تلفات انسانی در عراق ناشی از رواج "فرهنگ خشونت " در این کشور است و بمبارانهای هوایی اشغالگران بر روی مناطق که معمولا به صورت بی‌هدف انجام می‌شود، باعث شیوع این خشونت‌ها شده است.

براساس این تحقیقات، ? ??درصد مرگ و میرها در عراق ناشی از خشونت مفرط دراین کشور است که پس از اشغال عراق رواج پیدا کرده است.

از سویی، با وجود تبلیغات گسترده در خصوص طرح امنیت بغداد که افسران آمریکایی در طراحی و اجرای آن نقش اساسی داشته‌اند، واقعیت نشان داده که این طرح همچنان در جلوگیری از عملیات تروریست‌ها ناتوان بوده است.

باوجود تلاش دولت عراق برای ایجاد امنیت در کشور، واقعیت این است که با حضور اشغالگران در عراق هرگز امنیتی برقرار نخواهد شد.

به گفته کارشناسان، دخالت‌های اشغالگران در امور امنیتی عراق به‌گروههای مسلح تروریستی بهانه لازم را برای ادامه حملات خود برضد شهروندان عراقی می‌دهد.

واقعیات نشان می‌دهد نیروهای آمریکایی بیش از این که به فکر ایجاد امنیت برای شهروندان عراقی باشند برای ایجاد حصار امنیتی برای سربازان خود کوشیده‌اند.

به تازگی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)اعلام کرد تاکنون دو هزارو ???? سرباز آمریکایی در عملیات مسلحانه در عراق کشته شده و بقیه آنان نیز در حوادث مختلف رانندگی یا بر اثر خودکشی، کشته شده‌اند.

باوجود چنین اوضاعی واقعا این سوال را باید ازآمریکایی‌ها پرسید امنیتی که آمریکا این همه از آن دم می‌زند در کجای سرزمین عراق وجود دارد؟ هر روز شاهد صحنه‌های دلخراش انفجار خودروهای بمب‌گذاری شده در کنار بازار،حرم‌های مقدس، مراکزخرید و تکه‌تکه شدن بدن‌های نحیف مردان و زنان و کودکان بی‌گناه عراقی و زخمی‌شدن ده‌ها تن از شهروندان این کشور هستیم که همه اینها ثمره "امنیتی " است که آمریکا برای عراق به ارمغان آورده و حاصل دروغ و تناقض گویی‌های سخنان سردمداران کاخ سفید است وبس .

به همه اینها باید آمار ? ??هزار خانواده عراقی را نیز اضافه کرد که بر اثر بالاگرفتن عملیات تروریستی در مناطق مختلف عراق، خانه و ماوای خود را رها کرده و به نقاط دیگری پناه برده‌اند

کاخ سفید برای توجیه جنگ در عراق وبه اصطلاح مبارزه باتروریسم دست به قیاس مع‌الفارق و غیرمنطقی می‌زند و اهداف توسعه‌طلبانه خود را با مبارزه متفقین در جنگ جهانی دوم بر ضد فاشیسم ونازیسم قیاس می‌کند.

در این‌باره دکتر "منذر سلیمان " پژوهشگر امور امنیت ملی آمریکا اخیرا به شبکه تلویزیونی الجزیره گفت: "بوش می‌کوشد به جهانیان وانمود کند که باچیزی مشابه آنچه که متحدین در جریان جنگ جهانی دوم با آن مواجه بودند، درگیر است که منظور وی نازیسم وفاشیسم بود.

"وی با بزرگ نمایی و اغراق درباره خطر القاعده و عوامل مسوول حوادث ??? سپتامبر، تلاش می‌کند تا جنگ خیالی خود را جنگی مهم جلوه دهد و افکار عمومی داخلی را به نفع خود بسیج و ملت آمریکا را قانع کند که باید تمامی خسارات جانی ناشی از این جنگ را بپذیرد".

وی تاکید کرد: "نکته جالب توجه اینکه بوش در نطق خود صرف نظر از اینکه عراق باحوادث ? ??سپتامبر مرتبط بوده یا نه، تاکید کرد امنیت آمریکا متکی به سرنوشت جنگ‌های کنونی در کل عراق و در خیابان‌های بغداد است و این امر شاهد دیگری از اغراق گویی و بزرگ نمایی دشمن فرضی است".

سلیمان افزود: "نطق بوش با جدیدترین سخنان ایمن الظواهری مرد شماره دوی سازمان القاعده هم‌زمان شد. بوش در عین حال که سران القاعده را تهدید کرد آمریکا پس از پیروزی در جنگ علیه تروریسم،این رهبران را به دست عدالت بسپارد ولی به طور ضمنی به شکست دولت خود در بازداشت مسوولان اصلی حوادث ? ??سپتامبر اعتراف کرد".

به گفته این تحلیلگر، بوش با این سخن که مسوولان القاعده آزاد هستند، کوشید افکار عمومی آمریکا را قانع کند که تلفات آمریکا در جنگ علیه تروریسم امری اجتناب ناپذیر است، تا نسل‌های آینده از نسل فعلی قدردانی کنند همچنانکه نسل فعلی از پدران خود به خاطر جنگ علیه فاشیسم و نازیسم سپاسگزار هستند".

پنتاگون در تازه‌ترین گزارش خود که در اواخر شهریور سال جاری منتشر شد اعلام کرده بود که ? ??هزار و ? ???سرباز آمریکایی در عراق زخمی شده‌اند.

به عقیده برخی کارشناسان، ناکامی آمریکا در جنگ عراق جایگاه این کشور را در بین کشورهای منطقه و جهان به شدت متزلزل کرده بطوری که بسیاری از مقام‌های کشورهای منطقه نیز ناگزیر به موضع‌گیری علیه آمریکا شده‌اند که در این میان موضع‌گیری‌های مصر، ترکیه و عربستان سعودی به عنوان سه کشور مهم متحد آمریکادر منطقه قابل تامل است.

وضعیت در افغانستان نیز مانند عراق، بسی اسف بار است و عملکرد آمریکایی‌ها در آنجا به گونه‌ای است که هم اکنون بیم بازگشت طالبان وجوددارد.

روزنامه انگلیسی "گاردین" به تازگی در مقاله‌ای با اشاره به وضعیت کنونی افغاستان و درگیری‌های گسترده در مناطق مختلف این کشور نسبت به" خطر بازگشت طالبان " هشدارداد.

گاردین با اشاره به تولید انبوه هرویین در افغانستان، تلفات نیروهای ناتو در جنوب این کشور نوشت: افراد زیادی از اروپا و آمریکا بر این باورند که بهتر است نیروهای خارجی هرچه زودتر این کشور را ترک کنند و بگذارند مردم سرنوشت خود را در دست بگیرند.

به نوشته گاردین، متفکران برجسته‌ای در دو سوی اقیانوس اطلس ( آمریکا و اروپا) معتقدند که پنج سال پس از حوادث یازدهم سپتامبر در ایالات متحده، ثابت شده که سیاست غرب در پیگرد "تروریست‌های اسلامی" در خاک خودشان و مراکزی که آموزش می‌بینند، غیرسازنده است.

نویسنده گاردین با اشاره به اینکه "دولت‌های آمریکا و انگلیس در عراق و افغانستان مرتکب اشتباهات زیادی شده و دروغ‌های هماهنگ شده‌ای گفته‌اند"، افزود: "زیاد تعجب آور نیست که چنین احساساتی گسترش یافته است." این روزنامه چاپ لندن سپس به عملکرد ضعیف نیروهای انگلیسی در ولایت "هلمند" افغانستان اشاره کرد و نوشت: پنج سال پس از اشغال افغانستان، غرب هنوز شناخت ضعیفی از این کشور دارد.

به نوشته این روزنامه، نیروهای آمریکایی هم که در شرق افغانستان مستقر هستند، به این باور رسیده‌اند که منبع تامین نیروی انسانی طالبان تقریبا غیرقابل پیش بینی است و امید چندانی به پیروزی نظامی ندارند.

گاردین می‌افزاید: آنها برای اجرای برنامه‌های پرهزینه بازسازی و کمک به گسترش نفوذ ارتش افغانستان چشم امید به مناطقی دوخته‌اند که این ارتش تاکنون در آن حضور نداشته است.

به نظر نویسنده، اگر دولت کرزای در افغانستان تاب نیاورد، طالبان در کابل به قدرت خواهند رسید و فاجعه پیروزی القاعده، استراتژی جهانی مبارزه با تروریسم را به چالش خواهد کشید و مردم افغانستان را به سالهای تاریکی بازخواهد گرداند.

در مجموع باید گفت عملکرد آمریکا در قبال افغانستان و عراق برخلاف ادعای اولیه آن برای مبارزه با تروریسم و دهشت‌افکنی نه تنها به آرامش منطقه و کاهش میزان تروریسم و مهار موج حمله‌های مرگبار کمکی نکرده بلکه موجب گسترش ناآرامی درمنطقه،افزایش تلفات انسانی به ویژه زنان و کودکان، نابودی منابع اقتصادی و مالی دو کشور مورد تهاجم و ویرانی آنها، شده است.

آمار دهشتناک مرگ و میر کودکان و زنان عراقی بر اثر فقر، بیماری، سوء‌تغذیه، تلفات ناشی از انفجار بمب به همراه آمار بالای خودکشی و ابتلا شدید به افسرگی روحی در سربازان آمریکایی، فرار از خدمت سربازی و بسیاری موارد دیگر همگی نشانه تناقض آشکار در سخنان و عملکرد مقام‌های آمریکایی مبنی بر موفقیت در عراق و افغانستان است.

این آمار و ارقام و انتشار این گزارش‌ها از منابعی که سران پنتاگون و دیگر مقام‌های آمریکایی قادر به تکذیب آنها نیستند، نشان می‌دهد آمریکا نه تنها نتوانسته در عراق و افغانستان امنیت به ارمغان آورده و تروریسم را سرکوب یا مهار کند بلکه حتی نتوانسته سربازان و نیروهای خود را برای این اقدامات ، توجیه و از نظر روحی و روانی آنها را تغذیه و با شعارها و ادعاهای خود همراه کند.

مقام‌های آمریکایی باید بدانند که تناقض گویی‌های آنها درباره میزان موفقیت در افغانستان و عراق و یا خودداری آنها از افشای واقعیات و سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌ها و عدم دسترسی به اهداف از پیش اعلام شده، به زودی کوس رسوایی آنها را در جهان به صدا درخواهد آورد و اجرای سناریوهای بعدی آنها در منطقه و خاورمیانه را باناکامی روبه رو خواهد ساخت.